روزی آبراهام لینکلن نامه خود را با این عبارت شروع کرده « همه مردم تعریف را دوست دارند. آری همه ما تعریف و تحسین را دوست داریم. ما میخواهیم هر کسی حق ما را بشناسد و قدر و اعتبار ما را بداند. ما تشنه ستایش های صمیمانه هستیم، افسوس که کمتر آن را از دیگران دریافت می کنیم». همه ما شاید این را بدانیم که این انگیزه است که به انسان ها قدرتی مافوق بشر می دهد. شما زمانی کاری را به درستی انجام خواهید داد که در شما انگیزه انجام دادن وجود داشته باشد. در دنیای کسب و کار هم موضوع به همین شکل است. ما با آدم هایی سروکار داریم که نیروی محرکه کسب و کارمان به شمار می روند. حال باید این را بدانیم که چه نوع رفتار و برخوردی شایسته آن هاست، تا آن افراد هم بهترین عملکرد خود را برای ما به نمایش بگذارند. در اصل افزایش انگیزه کارکنان یکی از وظایف مدیریت کسب و کار به شمار می رود. اما هر کسی به طریقی انگیزه پیدا می کند. در این مقاله شما را با نحوه افزایش انگیزه کارکنان آشنا خواهیم کرد تا بتوانید محیطی سرشار از شور و شوق در کسب و کارتان بوجود بیاورید.
از انگیزه و تاثیر آن در سازمان چه میدانیم؟
جا دارد قبل از اینکه در مورد افزایش انگیزه کارکنان صحبت کنیم، کمی در مورد اهمیت انگیزه و تاثیر آن در انجام دادن یا ندادن کار صحبت کنیم. در اصل ما آدم ها برای انجام هر کاری به یک محرک نیاز داریم. باید دلیل و علتی وجود داشته باشد تا ما را وادار به حرکت نماید. بطور مثال عشق به فرزند در مادر این انگیزه را به وجود می آورد که تا دیر وقت بخاطر فرزندش بیدار بماند و یا نیمه های شب از خواب بیدار شود. یک شخص بخاطر عشق به دختری حاضر است دست به هر کاری بزند.
در حقیقت شما زمانی عزم خود را برای انجام کاری جزم خواهی نمود که دلیلی برای آن داشته باشید و این دلیل انگیزه انجام کار را در شما بوجود خواهد آورد. بنابراین انگیزه مانند سوخت محرکی می ماند که شما را وادار به حرکت می نماید. ماشینی را تصور کنید که از لحاظ فنی کاملا سالم بوده، ولی هیچ بنزینی ندارد. این ماشین قادر به حرکت نخواهد بود. انسان ها هم همینطور عمل میکنند. فرقی نمی کند جوان باشید یا پیر، زمانی دست به کار خواهید شد و اتفاقی در زندگی شما خواهد افتاد که انگیزه ای برای دست به کار شدن داشته باشید.
بنابراین به عنوان صاحب یک کسب و کار باید به این موضوع اهمیت دهید که چه کارها و رفتارهایی انگیزه کارکنان شما را کاهش خواهد داد و چه رفتارهایی به دیگران انگیزه خواهد داد. اگر واقعا رشد کسب و کارتان برای شما مهم است، این موضوع یکی از حیاتی ترین مواردی خواهد بود که شما عامل ایجاد یا فروکش شدن آن در محیط کار خواهید بود.
چرا کارکنان به انگیزه نیاز دارند؟
در جواب این سوال نیاز است کمی با طبیعت انسان ها آشنا شویم. شاید این موضوع برای شما جالب باشد که بدانید همه انسان ها دوست دارند که دیگران آنها را افراد مهمی بدانند. حتی خود شما خواننده عزیز هم وقتی شما را فرد مهمی بدانند، روحیه بهتری پیدا می کنید. هیچکس دوست ندارد بی اهمیت شناخته شود. روزی را تصور کنید که حس و حال خوبی ندارید و یا یک کارفرمایی شما را سرزنش کرده باشد، در چنین روزی چه حس و حالی پیدا می کنید. آیا مانند روزهای قبل به انجام کارهای خود مشغول می شوید. مسلما خیر.
دلیل این موضوع این است که ما انسان ها دارای احساس هستیم و موجوداتی رباتی نیستیم. احساسات ما وقتی خوب باشند، بر روی سیستم بدنی ما هم تاثیر میگذارند و عملکرد خوبی از خود به نمایش میگذاریم. برعکس روزهایی که حس خوبی نداریم، نه تنها توانایی کار کردن در ما از بین می رود، بلکه بدن ما میل خوردن و آشامیدن طبیعی خود را هم از دست میدهد.
آقای دیل کارنگی در کتاب آیین دوستیابی می نویسد که « من تنها یک نغر را میشناسم که در سال 1 میلیون دلار بابت کارش حقوق دریافت می کرد. این حقوق بسیار بالا را یک فرد اسکاتلندی بنام اندرو کارنگی ملقب به پادشاه فولاد آمریکا به او میداد. نام او چارلز شواب بود. آیا شواب یک فرد نابغه بود؟ آیا از صنعت فولاد بهتر از بقیه مهندس ها سر در می آورد؟ خود او به من گفت که همکاران بسیاری دارد که از در این حوزه بهترند. چیزی که آقای شواب داشت این بود که دارای هنری خاص و قدرتی بی نظیر بود که با دیگران چطور رفتار کند و از تمجید و تعریف آنها ذره ای دست بر نمیداشت. شواب میگفت: بزرگترین سرمایه من قدرتی است که در ایجاد انگیزه در دیگران دارم».
اگر فرد معروفی مانند کارنگی حاضر است 1 میلیون دلار به یکی از کارکنان خود بخاطر ایجاد ارتباط درست با کارمندانش بدهد، مسلما از ایجاد انگیزه در دیگران و تاثیر آن بر کسب و کار آگاه است. بنابراین این را بدانید که بدون انگیزه راندمان کاری کارکنان شما بسیار پایین خواهد آمد و اگر ادامه دار باشد، احتمالا به فکر کار کردن برای جایی دیگر هم خواهند بود.
راهکارهای افزایش انگیزه کارکنان
در این بخش به معرفی بهترین راهکارهایی که باعث ایجاد انگیزه در کارکنان می شود، می پردازیم. گاها تصور مدیران بر این است که فقط دادن پاداش و حقوق است که به کارکنان انگیزه بیشتری میدهد، در حالی که اینطور نیست. موارد زیادی وجود دارند که تاثیر گذارند و ما در این بخش به مهمترین آنها خواهیم پرداخت.
1.همه چیز به ارتباط درست برمیگردد.
امروزه متخصصان حوزه ارتباطات میگویند که 75 درصد از دستاوردها و موفقیت های یک انسان به ارتباطاتی که با دیگران برقرار میکند، برمیگردد. شاید برای همین هم گفته اند که بهتر است با دوستت در تاریکی قدم بزنی تا اینکه در روشنایی تنها باشی. زیربنای ایجاد انگیزه در دیگران به نوع ارتباط شما بستگی دارد. اینکه چطور با کارکنان خود رفتار میکنید. شاید بهتر است ابتدا این سوال را از خود بپرسید که آیا با کارکنان خود در ارتباط هستید؟ وقتی در محل کار حضور پیدا می کنید، می توانید در حد یک سلام و احوال پرسی با آنها ارتباط گرم و صمیمانه ای برقرار کنید؟ اگر اینطور نیست، شاید لازم است در نحوه کار خود تجدید نظر کنید.
یا اگر با آنها در ارتباط هستید، به شیوه ای درست با آنها ارتباط برقرار می کنید؟ باید در ارتباط درست این را بدانید که چون شما کارفرما، صاحب کار و یا مدیر یک بخش هستید، کارکنان شما خدمتکاران شما نیستند. نباید مانند یک نوکر و یا خدمتکار به آنها نگاه کنید و یا با آنها ارتباط برقرار کنید. افرادی هستند که وقتی به جایگاه مدیریت می رسند و یا صاحب کاری میشوند، چون تجربه قبلی در این زمینه نداشته اند، حس ریاست و رئیس بودن شان برای آنها مایه دردسر می شود. فکر میکنند هر حرفی بزنند درست است و هر برخوردی ایرادی ندارد. در حالی که این شیوه کار فقط اشتیاق و انگیزه کارکنان آنها را پایین می آورد و راندمان کاری آنجا را پایین می آورد.
2.شیوه صحبت کردن شما بسیار تاثیرگذار است.
قدما به اهمیت این موضوع واقف بودند و برای همین هم گفته اند که « کلمات قدرتی دارند که می توانند جنگی را شروع کنند». یکی از نکات مهم در ایجاد انگیزه کارکنان این است مراقب حرف ها و کلماتی که در صحبت با آنها به کار می برید باشید. بطور مثال کلماتی مانند بشین، بتمرگ و بفرما، هر سه یک معنی می دهند. ولی شما به یک نفر هر کدام را بگویید، بازخورد متفاوتی دریافت خواهید کرد. سعی کنید پیام ها و مطالب خود را به شکل درستی به آنها منتقل نمایید تا بازخورد درستی را هم دریافت نمایید.
می گویند در دوران قدیم روزی پادشاهی خوابی دید که همه ی دندان های او به جز یکی می افتند و از بین می روند. وقتی بیدار شد دستور داد یک معبر خواب را نزد او بیاورند تا خواب پادشاه را برایش تعبیر کند. تعبیرکننده خوابی آمد و با شنیدن خواب به پادشاه گفت که به زودی همه اقوام تو می میرند و تو تنها باقی مانی. پادشاه از این حرف و تعبیر او خوشش نیامد و دستور داد او را در زندان بیندازند. اما تعبیر خوابش برای او مهم بود. بنابراین دستور داد تا معبر دیگری را نزد او بیاورند. شخص دیگری با شنیدن خواب پادشاه شروع به تعریف و تحسین از پادشاه کرد و اینکه عدالت و درستکاری او مورد لطف خدا قرار گرفته است. معبر به پادشاه گفت که، این خواب می گوید که به لطف پادشاهی درست و کارهای خوب خدا به تو عمری دراز هدیه داده است و هیچ کس از اطرافیانت سعادت این را نخواهد داشت که عمر درازی مانند تو داشته باشد. پادشاه از این تعبیر خواب بسیار خوشش آمد و دستور داد پاداش بزرگی بخاطر این تعبیر خواب درست به او بدهند.
اگر دقت کرده باشید، می بینید که هر دو نفر از تعبیر این خواب یک برداشت یکسانی داشتند و هر دو می گفتند که عمر پادشاه دراز خواهد بود. اما شیوه انتقال پیام و کلامی که برای انتقال آن استفاده می کردند، متفاوت بود. همین باعث شد یکی به زندان بیفتد و دیگری بهترین پاداش ها را دریافت کند.
یک کارفرما و صاحب کار هم باید به این موضوع واقف باشد که پیام خود را با چه کلماتی به دیگران منتقل میکند. کلام شما باید حاوی جملاتی محترمانه و انگیزه بخش باشند تا دیگران را به شور و شوق وادار کند.