مردم وقتی به شخصی به عنوان انسان احترام میگذارند، او را تحسین میکنند. اگر به آن شخص به عنوان دوست احترام بگذارند، دوستش می دارند و اگر شخصی باشد که به عنوان رهبر به او احترام بگذارند، از او پیروی خواهند کرد. اما این احترام به این سادگی ها به دست نمی آید. شیوه درست رفتار و برخورد در محیط کار چه به عنوان کارفرما و چه کارمند تاثیر زیادی در این خواهد داشت که دیگران به شما احترام بگذارند یا نه.
حتی اگر در کسب و کار خود دارای مقامی باشیم، باز نیاز داریم رفتار درستی را با همه افراد در پیش بگیریم. زیرا عنوان هر کس تنها کاری که میتواند برایش انجام دهد این است که فرصتی را در اختیار او قرار می دهد که با استفاده از آن یا بر نفوذ خود بر دیگران اضافه کند و یا آن را از دست بدهد. شما چه رفتاری در محیط کار دارید؟ آیا با شیوه درست رفتار کردن با دیگران در محیط کار آشنا هستید؟ در این مقاله قصد داریم شما را بطور کامل با نحوه رفتار در محیط کار آشنا کنیم.
رفتار صحیح در محیط کار چقدر در پیشبرد کارها موثر است؟
شاید نخواهید رهبری یک کشور و یا کسب و کاری را در دست بگیرد، اما این باعث نمی شود که به رفتار و ارتباط درست اهمیت ندهیم. دلیل آن این است که ما موجودات اجتماعی هستیم و هر روز با دیگران بطور ضروری در ارتباط خواهیم بود. باید بدانید که موفقیت در ازدواج، کار و روابط شخصی شما تا حدود زیادی به این بستگی خواهد داشت که چه نوع رفتاری را در برخورد با دیگران در پیش خواهید گرفت. اگر رفتار شما طوری نباشد که دیگران از آن بازخورد مثبتی بگیرند، دچار مشکلات زیادی خواهید شد.
داستانی در مورد گاندی هست که میگویند روزی در شهر کنفرانسی داشت و از پسرش خواست او را به آنجا ببرد. پسرش میگوید وقتی او را به محل کنفرانس رساندم از من خواست بعد از اتمام کنفرانس دوباره به خانه برگردانم. بنابراین من باید ساعت 5 در محل کنفرانس حاضر می شدم تا او را به منزل بازگردانم. من برگشتم و مقداری برای خانه خرید کردم و بعد از آن ماشین را نزد تعمیرکار بردم و در نهایت به سینما رفتم. تازه یادم آمد که باید ساعت 5 در محل کنفرانس پدر حاضر میشدم و او را به خانه میرساندم و ساعت در این زمان 5.30 شده بود. با عجله حرکت کردم تا به محل کنفرانس خودم را برسانم و ساعت 6 آنجا رسیدم و دیدم پدرم 1 ساعت است که منتظر من ایستاده است.
از من پرسید که چرا یک ساعت تاخیر داشته ام. من هم به او گفتم که ماشین را نزد تعمیرکار برده بودم و متاسفانه تا تعمیر آن طول کشید. اما پدرم قبل از آن با تعمیرکار تماس گرفته بود و می دانست چه زمانی ماشین را از نزد تعمیرکار برده ام. به من گفت که « در تربیت من چه نقصی وجود داشته است که تو امروز مجبور شدی به من دروغ بگویی؟ از اینجا تا خانه را پیاده میروم تا در این مورد فکر کنم.» من پشت سر پدرم 5 ساعت و نیم رانندگی کردم و آنقدر از این رفتارم شرمنده شدم که تصمیم گرفتم هیچوقت در زندگی ام دروغ نگویم.
رفتار گاندی بدون هیچ گونه خشونتی چنان موثر بوده که شخص به خودش تعهد می دهد هرگز در هیچ موقعیتی آن را تکرار نکند. به راستی اگر شیوه درست رفتار را در محیط کار یاد بگیریم، هم میتوانیم دوستان بیشتری را در کنار خود ببینیم و هم بهره وری کار را بالا خواهیم برد.
در زندگی نامه استیو جابز آمده است که با یک رفتار درست یکی از مهندسین مکینتاش را متقاعد کرد تا طوری روی طرح خود کار کند تا زمان بالا آمدن سیستم کمتر طول بکشد. در کتاب اینطور آمده است که « یک روز استیو جابز پیش لری کنیون رفت که از مهندسین مکینتاش بود و از این گلایه کرد که چرا زمان بالا آمدن مکینتاش اینقدر طول میکشد؟ کنیون خواست توضیحات فنی خود را شروع کند که استیو وسط حرفش پرید و گفت اگر بتواند زندگی یک نفر را نجات بدهد، حاضر هستی راهی پیدا کنی که سیستم عامل ما 10 ثانیه سریعتر بالا بیاید؟ کنیون گفت شاید بتواند.
در این زمان جابز سراغ تخته سفید رفت و اینطور توضیح داد که اگر 5 میلیون نفر در حال حاضر در حال استفاده از سیستم عامل ما باشند و هر روز 10 ثانیه بیشتر طول بکشد تا سیستم شان بالا بیاید، سالیانه 300 میلیون ساعت از عمر آنها تلف می شد و اگر این 10 ثانیه را کاهش دهیم، این 300 میلیون ساعت از زندگی آنها را نجات داده ایم. که این صرفه جویی باعث میشد در سال جان 100 انسان حفظ شود. لری فوق العاده تحت تاثیر این واقعیت قرار گرفت و چند هفته بعد که استیو برگشت، سیستم عامل 28 ثانیه سریعتر بوت میشد. روش او برای انگیزش افراد ترسیم چشم اندازی بزرگتر پیش روی آنها بود.
آیا شما هم به عنوان یک مدیر عامل کسب و کار میتوانید با این نوع رفتار به بالارفتن بهره وری کسب و کار خود کمک کنید؟ چقدر در متقاعد ساختن کارمندان خود موفق هستید؟
نکات مهم در زمینه رفتار در محیط کار به عنوان مدیر
مسلما رفتار درست یک رئیس یا صاحب کار در محیط کاری با کارمندی که در آنجا مشغول کار است، تفاوت خواهد داشت. حتی انتظاراتی که از مدیر و صاحب کار باید داشت، متفاوت از چیزی است که از دیگران داریم. بنابراین رفتار در محیط کار را بر حسب وظیفه به دو بخش تقسیم خواهیم کرد و هر کدام را بطور جداگانه توضیح خواهیم داد.
1. جدی گرفتن کار
از آنجایی که در محیط کاری همه کارمندان مدیر و یا صاحب کسب و کار را به عنوان الگوی کاری خود می بینند، بنابراین رفتار مدیر باید طوری باشد که کارش را جدی بگیرد تا دیگران نیز این کار را انجام دهند. مدیری را تصور کنید که هیچ جدیتی در کارش ندارد، به نظر شما دیگران چقدر در انجام کارهای خود به بهترین شکل ممکن تلاش خواهند کرد؟ البته جدی کار کردن به معنی خشک و بودن در محیط کار نیست. بلکه به این معنی است که کار درست در زمان درست انجام شود. یعنی به جای پرداختن به امور بی اهمیت و غیرضروری و اتلاف وقت، تمرکز و زمان خود را بر وظایف و کارهایی بگذارد که به بهبود وضعیت کار می انجامد.
همچنین وقتی دیگران شما را می بینند که با تمام جدیت برای بیزینس خود تلاش می کنید، ناخودآگاه به آنها می رسانید که برای رشد تجارت خود منتظر کسی نیستید و چه آنها باشند و چه نباشند، شما آن را به نتیجه خواهید رساند. بنابراین اگر میخواهید دیگران شما را جدی بگیرند، خودتان تجارت تان را جدی بگیرید.
2. داشتن انگیزه و روحیه عالی برای انجام کارها
مورد بعدی که باید در رفتار یک مدیر و صاحب کار دیده شود، روحیه و انگیزه عالی برای انجام کارها باشد. گاها گفته می شود در زمان انجام کار و در کنار کارمندان با سیلی هم شده صورت خود را سرخ نگه دارید. روحیه عالی و انگیزه شما نشان از باور به تجارتی است که در حال انجام آن هستید. وقتی دیگران آن را در شما ببینید، خود انگیزه و روحیه کاری پیدا میکنند و انگیزه بالا در مدیر باعث افزایش انگیزه کارکنان نیز می شود. برعکس وقتی روحیه ای شکسته دارید و ناامید از انجام کارها هستید، ناخودآگاه دارید بذر شک و یاس را در دل دیگران پخش میکنید.
بنابراین وقتی به عنوان نوک پیکان یک بیزینس در حال فعالیت هستید، دیگران مسیر خود را با شما تنظیم خواهند کرد. همچنین روحیه جمعی یک کسب و کار نشات گرفته از روحیه رهبر آن کسب و کار است. بنابراین انگیزه و روحیه کارمندان شما هیچ گاه بالاتر از شما نخواهد بود و حتی شاید در حد خودتان هم نباشد. دیگر این تصمیم با شما خواهد بود که با چه انگیزه و روحیه ای در محیط کار ظاهر شوید.
توجه به این نکته هم از اهمیت خاصی برخوردار است که بدانید روحیه خوب حس کار کردن را در دیگران تقویت می کند. شما خودتان وقتی روحیه عالی و انگیزه خوب دارید، بهتر کارها را انجام می دهید. یا زمانی که بی انگیزه اید و حس و حالی در وجودتان نیست؟
3. تبسم بر لب
همه ی ما به سمت افرادی که چهره ای متبسم و خندان دارند، جذب می شویم. هیچ کسی از یک آدم عبوس و ناراحت خوشش نمی آید. وقتی به عنوان یک مدیر و صاحب کسب و کار مشغول به کار هستید، طبیعتا افراد زیادی به شما مراجعه خواهند کرد و از شما در مورد نحوه انجام دادن کارها نظر خواهند خواست و یا با شما مشورت خواهند کرد. در چنین شرایطی باید چهره ای بشاش و گشاده رو داشته باشید و این باعث خواهد شد که از ریزه کاری های کار بهتر سردر بیاورید. دلیل آن هم به این خاطر است که این رفتار شما دیگران را ترغیب به هم صحبتی و مشورت با شما خواهد کرد. حال تصور کنید که چهره ای عصبانی و در هم رفته داشته باشید، چند نفر دوست دارند در محیط کار با شما در ارتباط باشند؟
4. ارزشگذاری مدیران رده بالا
اگر کسب و کار شما بزرگ بوده و دارای مدیران دیگری در سطوح کاری هستید، ارزشگذاری این افراد توسط شما بسیار ضروری می باشد. دلیل آن این است که کارمندان آن بخش ها وقتی ببینند شما به آن افراد اهمیت می دهید و قبولشان دارید، خود بخود بهتر به حرفهایشان گوش خواهند کرد. در اصل شما با این کار کمک میکنید کسب و کارتان در نبود خودتان بهتر به رشد خود ادامه دهد و به نوعی سیستم سازی کسب و کار توسط شما در حال انجام است.
5. اهمیت دادن به کارمندان به عنوان یک انسان
مورد مهم بعدی این است که به کارمندان خود به عنوان انسان و افرادی که واقعا ارزشمندند، اهمیت دهید. مطمئن باشید این رفتار شما را درک خواهند کرد و به بهترین شکل ممکن آن را جبران خواهند کرد. شما خودتان چه رفتاری در مقابل شخصی که جدای از مقام و منصب به شما با تمام وجود اهمیت می دهد، نشان خواهید داد؟ همچنین این نوع رفتار جایگاه رهبری و یا مدیریت شما را در نزد این افراد بالا خواهد برد و بر مشروعیت و مقبولیت شما اضافه خواهد کرد.
6. مشورت و نظرخواهی از کارمندان در کارها
یکی از نکات مهم در مدیریت این است که بدانید همه افراد دوست دارند مورد قدردانی واقع شوند. اگر شما این کار را در حق کارمندان خود انجام دهید، در ازای جبران این کار به شکل بهتری کارهای خود را به پیش خواهند برد. به همین منظور بهترین کاری که میتوانید در حق آنها انجام دهید این است که وقتی برای نظرخواهی و مشورت نزد شما می آیند، از آنها بپرسید که نظر خودشان در این باره چیست؟ وقتی آنها ببینند در کارها به نظرات آنها هم اهمیت داده می شود، حس ارزشمندی در آنها شکل میگیرد و طوری کار خواهند کرد تا همیشه بتوانند در نزد شما مهره ارزشمندی به شمار آیند.
نظر خود را بنویسید:
